یاسین پسر باهوش مامانی و بابایی
سلام همه وجودم الان که این مطالب رو دارم برات مینویسم تو مهد کودکی و منم خونه هستم و بابایی اومده دنبالت . عزیزم این روزها خیلی بامزه شدی و صحبت کردن رو یاد گرفتی و اسم همه چیزها رو میدونی و تکرار میکنی و بیشتر از همه چیز این من رو خوشحال میکنه که بهم میگی دوست دارم .این کلمه رو تازه یاد گرفتی عشق من تو خیلی مهربونی و همش ما رو میبوسی و نازمون میکنی و محبت خودت رو به ما نشون میدی .یاسین من با تو بودن دنیایی داره وقتی سر کار هستم انتظار اون لحظه رو میکشم که بیام دنبالت و ببینمت وبغلت کنم و ارامش بگیرم و تنت رو بو کنم .و با این کار خستگی کار یادم میره. عزیزم وقتی با تو هستیم ما رو سرگرم میکنی که اصلانمیدونیم که ساعت چه جوری ...
نویسنده :
مریم
17:47